از کشف خودت شروع کن؛
آینده‌ات از همین‌جا آغاز می‌شود.​​​​​​​

نقش والدین در کشف استعداد فرزند | راهنمای عملی برای پدر و مادرها

گاهی والدین آن‌قدر درگیر آینده‌ی فرزندشان می‌شوند که فراموش می‌کنند آینده از همین امروز، از همین علایق کوچک و رفتارهای روزمره شکل می‌گیرد. بسیاری از پدر و مادرها نگرانند که «آیا فرزندم استعداد خاصی دارد؟» یا «چطور باید استعدادش را کشف کنم؟» اما پاسخ این سؤال در واقع ساده‌تر از آن چیزی است که به‌نظر می‌رسد؛ نقش والدین در استعدادیابی فرزند، نه قضاوت و جهت‌دهی، بلکه دیدن، شنیدن و همراهی کردن است.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد کودکانی که والدینشان به‌جای تحمیل مسیر، به آن‌ها فرصت تجربه می‌دهند، در نوجوانی اعتمادبه‌نفس بالاتر، تمرکز بیشتر و حس هدفمندی قوی‌تری دارند. همان‌طور که دکتر کارول دوک، نویسنده‌ی کتاب ذهنیت رشد (Mindset) می‌گوید:

«وظیفه‌ی ما والدین این نیست که بچه‌ها را از شکست محافظت کنیم، بلکه باید به آن‌ها بیاموزیم شکست بخشی از فرآیند یادگیری است.»

این یعنی پدر و مادری که همیشه همه‌چیز را برای فرزندش تعیین می‌کند، در واقع فرصت کشف را از او می‌گیرد. استعداد، مثل دانه‌ای درون وجود کودک است؛ اگر مدام آن را بیرون بکشیم تا ببینیم رشد کرده یا نه، هرگز شکوفا نمی‌شود.

برای اینکه بتوانید به‌عنوان والد، نقش مؤثری در استعدادیابی فرزندتان داشته باشید، لازم است چند اصل ساده ولی عمیق را در رفتار روزمره‌تان به کار بگیرید:

  1. گوش بدهید، نه قضاوت کنید.
    وقتی فرزندتان درباره علاقه‌اش به بازی، موسیقی، طراحی یا حتی فعالیتی عجیب صحبت می‌کند، اولین واکنش را کنترل کنید. به‌جای اینکه بگویید «این کار آینده نداره»، بپرسید «چی توی این کار برات جذابه؟». همین گفت‌وگوی ساده می‌تواند دروازه‌ای برای شناخت استعداد واقعی باشد.

  2. به مشاهده بیشتر از نصیحت اهمیت بدهید.
    گاهی کودک چیزی نمی‌گوید اما در رفتار روزمره استعدادش مشخص است. کودکی که با اشتیاق ساعت‌ها با وسایل فنی بازی می‌کند، شاید ذهن مهندسی دارد؛ یا نوجوانی که با احساس عمیق درباره دیگران حرف می‌زند، می‌تواند مشاور یا روان‌شناس آینده باشد.

  3. محیط تجربه فراهم کنید.
    استعداد در عمل خودش را نشان می‌دهد. شرکت در کارگاه‌ها، اردوهای آموزشی، یا حتی پروژه‌های کوچک خانگی می‌تواند بهترین راه برای کشف استعداد باشد. هرچه فرزندتان فرصت بیشتری برای تجربه‌ی دنیای واقعی داشته باشد، مسیر آینده‌اش زودتر روشن می‌شود.

  4. مقایسه را کنار بگذارید.
    هیچ دو کودکی شبیه هم نیستند. مقایسه با خواهر، برادر یا فرزندان دوستان فقط باعث اضطراب و سردرگمی می‌شود. به‌قول دکتر ویکتور فرانکل، نویسنده‌ی انسان در جستجوی معنا:

«هر انسانی مأموریتی منحصربه‌فرد دارد که فقط خودش می‌تواند انجامش دهد.»
وظیفه‌ی شما این است که کمک کنید فرزندتان مأموریت خودش را پیدا کند، نه مأموریت بقیه را تکرار کند.

یکی از نمونه‌های واقعی این موضوع «سارا»، دختر پانزده‌ساله‌ای از مشهد است. پدرش اصرار داشت او وارد رشته‌ی تجربی شود تا پزشک شود، اما سارا علاقه‌ی زیادی به تصویرسازی دیجیتال داشت. مادرش که متوجه استعداد هنری او شده بود، به‌جای مخالفت، او را در یک دوره‌ی طراحی دیجیتال ثبت‌نام کرد. حالا سارا با همان علاقه، طرح‌هایش را می‌فروشد و آینده‌اش را در حوزه‌ی گرافیک دنبال می‌کند. جالب است بدانید پدرش بعدها گفت: «اگر همسرم اصرار نمی‌کرد، شاید استعداد واقعی دخترم را هیچ‌وقت نمی‌فهمیدم.»

بخش مهم دیگری از نقش والدین در استعدادیابی، مدیریت توقعات شخصی است. گاهی پدر و مادر ناخودآگاه می‌خواهند آرزوهای تحقق‌نیافته‌ی خودشان را از طریق فرزندشان زندگی کنند. این موضوع به‌ظاهر از عشق می‌آید، اما در عمل باعث دور شدن کودک از مسیر طبیعی رشدش می‌شود. والد آگاه کسی است که میان «آرزوی من» و «استعداد فرزندم» مرز قائل می‌شود.

از نظر روان‌شناسی رشد، فرایند استعدادیابی از سه مرحله عبور می‌کند: کشف، پرورش و تثبیت. مرحله‌ی اول با حمایت والدین شروع می‌شود. شما با فراهم کردن فضای آزاد برای تجربه و گفت‌وگو، کمک می‌کنید فرزندتان وارد مرحله‌ی کشف شود. سپس در مرحله‌ی پرورش، او را با منابع آموزشی مناسب، مربی‌های متخصص و فضاهای تمرین آشنا می‌کنید. در مرحله‌ی تثبیت، کودک خودش مسئول مسیر یادگیری‌اش می‌شود و والدین تنها نقش پشتیبان دارند، نه تصمیم‌گیرنده.

والدین باید بدانند که گاهی سکوت و مشاهده ارزشمندتر از راهنمایی‌های مستقیم است. به‌قول استیون کاوی، نویسنده‌ی کتاب هفت عادت انسان‌های مؤثر:

«بیشتر مردم برای پاسخ دادن گوش می‌دهند، نه برای درک کردن.»
سعی کنید وقتی با فرزندتان صحبت می‌کنید، فقط برای درک او گوش دهید، نه برای راهنمایی فوری.

در این مسیر، استفاده از ابزارهای علمی هم می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. تست‌های استعدادیابی معتبر مانند MBTI، گاردنر و هالند می‌توانند پایه‌ی گفت‌وگو بین شما و فرزندتان باشند. البته تست به‌تنهایی کافی نیست، بلکه تفسیر آن با همراهی مشاور رشد فردی است که مسیر واقعی را روشن می‌کند.

در بخشی از کارگاه‌های استعدادیابی که با والدین برگزار می‌کنیم، معمولاً از پدر و مادرها می‌خواهیم جمله‌ی زیر را کامل کنند:
«می‌خواهم فرزندم در آینده…»
جالب است بدانید بیشتر والدین می‌گویند: «شاد باشد» یا «در کاری موفق شود که دوست دارد». همین پاسخ ساده یعنی همه‌ی ما در عمق وجودمان می‌دانیم موفقیت واقعی، از مسیر شناخت خود می‌گذرد.

اگر شما هم به‌عنوان والد دغدغه دارید که استعداد واقعی فرزندتان را کشف کنید، راه علمی و امنی وجود دارد. پکیج استعدادیابی نوجوانان ما با ترکیبی از تست‌های معتبر جهانی، تحلیل روان‌شناسان و مشاوران رشد فردی، به شما و فرزندتان کمک می‌کند تا توانایی‌ها و مسیرهای مناسب او را شناسایی کنید.
در این پکیج، علاوه‌بر تست، جلسه‌ی تفسیر و مشاوره‌ی والدین هم وجود دارد تا بتوانید براساس داده‌های واقعی، تصمیم‌های آگاهانه بگیرید.

فراموش نکنید، شما راهنما هستید نه راننده. آینده‌ی فرزندتان متعلق به اوست، اما جهت و اعتماد را از شما می‌گیرد. پس همراهش باشید، نه جلوتر از او. استعداد در هر کودکی زنده است؛ فقط کافی است با صبر، عشق و آگاهی کمک کنید دیده شود.